♥♥ عاشقانه ♥♥
♥ عـکس♥ اس ام اس♥ نامه♥ شعر♥ رمان و...عاشقانه♥


دوستت دارم

یــــواش گــفتم دوســـت دارم                 واســـه ایــنه کــه نــشنــیدی

بــلــد نیـــستـــم کــه بـــد باشــم                 نـــگو ایــنو نــفــهــمیدی

بـــزار بـــاشــم کـــناره تــو               کــناره عــطر ایـــن احــســاس

بــــزارحـــبســه ابد باشــم           تــو عشــقــی کــه بــرام رویـاســت

بـــزار با گـــریــه ایــن بــارم               بگـــم خـیــلــی دوســت دارم

اگـــه بـــازم پــشــیمونــی                    بــه روت اصــلا نــمی یارم

دلـــم مـــی گـیــره هـــر روزی               کــه می بــینــم تو دلــگــیری

دارم می مــیرم از وقـــتی                      ســـراغــم رو نــمی گــیره

نـــگام رو از تــو دزدیــدم                  بــا ایــن چــشمـای غـمخــوارم

نـــمی خــواســتم بــدونــی کــه              چــقد چشــماتــو دوس دارم 

ولــی بـا گــریــه ایـــن بــارم             مـــی گــم خــیــلی دوســت دارم

        اگــه بــازم پشـــیمــونی                        بــه روت اصــلا نمی یــارم


سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,

|
 

مونس شبهایم....

چشمانم را می بندم و تو را در کنار خود می بینم. نمیدانم این چه نیروئی ست

که مرا به سوی تو می کشاند !


هروقت که تنهایی ها به سراغم می آید یاد توست که مرا از آن جدا می کند،

یاد توست که مرا شاد نگه می دارد با یا توست که من زنده ام. یاد تو به من

امید می دهد،امید به زندگی.


مونس شب های بی قراری ام دوستت دارم.


سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,

|
 

عشق،داستان عاشقانه

چشمانش…
چشمانش پر از اشک بود به من نگاه کردو گفت مرا دوست داری؟
به چشمانش خیره شدم، قطره های اشک را از چشمانش زدودم و خداحافظی کردم،
روزی دیگر که او را دیدم، آنقدر خوشحال شد که خود را در آغوش من انداخت و سرش را روی
سینه ام گذاشت و گفت اگر مرا دوست داری امروز بگو….!

ماه ها گذشت و در بستر بیماری افتاده بود، به دیدارش رفتم و کنارش نشستم و او را
نگاه کردم و گفت بگو دوستم داری…!

می ترسم دیگر هیچگاه این کلمه را از دهانت نشنوم، ولی هیچ حرفی نزدم به غیر از
خداحافظی…!!

وقتی بار دیگر به سراغش رفتم روی صورتش پارچه سفیدی بود، وحشت زده و حیران
پارچه را کنار زدم، تازه فهمیدم چقدر دوستش داشتم…

امروز روز مرگ من است، مرگ احساسم، مرگ عاطفه هایم
امروز او می رود ومرا با یک دنیا غم بر جا می گذارد

او می رودبی آنکه بداند به حد پرستش
دوستش دارم…


سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,

|
 

سپیده دم عشق........


ای ستاره ی درخشان آسمان دلم
اشک سوزان چشمان مرا ببین ، بغض من در جاده های بی کسی گم شده
دوست ندارم همچون یک عروسک کوکی باشم
هرگز نمی خواهم که در صندوقچه ی دلت مخفی بمانم
نمی خواهم در فشار هرزه ی نگاهها خرد شوم


من طالب پیوستن هستم ، من می خواهم شاهد سپیده دم عشق باشم
من هم می خواهم سرود عاشقانه سر دهم
رقص نیرنگ را نمی خواهم ،مرا پناه ده و از شبهای پر عذاب مرا دور ساز
بگذار تا زائیده ی عالی ترین تصویرها باشم
بگذار تا معنای هستی را در یابم و معجزه ی عشق را ببینم
می خواهم به آرامی به روی مخمل شب چشمهانم را بر هم گذارم


هجوم کابوسهای شبانه را از من برهان
تیغ بی وفایی را به من نشان مده، شوق پرواز را به من بیاموز
و جای حسرت را برایم باقی مگذار
بگذار تا مروارید دریایت شوم ، بگذار تا به نیستان دلت راه یابم
شکوه عشقت را از من دریغ نکن ، چهره ی تلخ جدایی را از من دور ساز


چشمان صاف و زلالت را برایم گل آلود نکن، بر عشق پاکم نفرین نکن
مگذار که نشکفته پرپر شوم
زندگی مرا وسعت بخش به حرفهای دلم نگاه کن
برگ ریزان پائیزم را با تو می خواهم چرا که با بودن تو دیدنی و زیبا می شود
جاده ی تنهایی پائیزان فقط با بودن تو انتها می یابد


می خواهم چشمانت را باز کنی و مرا ببینی
نمی خواهم روزی باشد که دیگر من تمام شده باشم
آه که چه شیرین است در این برگ ریزان و در این جاده ی تنهایی با تو همگام شدن


سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,

|
 

منتظر


منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم

در چشمانت خیره شوم
 
دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم
 
سر رو شونه هایت بگذارم

ز عشق تو ..... از داشتن تو ..... اشک شوق ریزم
 
منتظر لحظه ی مقدس که تو را در آغوش بگیرم
 
بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

و با تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم

آری من تو را دوست دارم
 
و عاشقانه تو را می ستایم


سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,

|
 

بهانه

هــــــر لــــحظه بـــهانـــه تــــو را مـــیگــیــرم

هــر ثـــانـــیه بـــا نـــبودنـــت درگـــیرم

حــــتی تـــــو اگــــر بـــــه خـــــاطــرم تـــــب نـــــکنــــی

مــن یــکطــــرفـــه بــــرای تـــو مــــیمــــیرم


سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,

|
 

نامه عاشقانه

سر آغاز نامه عاشقانه با نام یارم می نویسم صادقانه.
از عشق می نویسم از صفایش ، از محبت می نویسم از وفایش ، از دلش می نویسم ، از نگاهش
.
در همان لحظه اول که تو را دیدم عاشقت شدم، عاشق آن چهره ماهت شدم ، عاشق آن قلب تنهایت شدم.
عاشق حرفهای پر مهرت شدم، عاشق چشمهای زیبایت شدم.

در همان لحظه بیادماندنی دلم به دست و پایم افتاده بود که بیایم با تو دردو دل کنم . چیزی در دلم مانده و غوغا به پا کرده که موقع درد و دلهایم به تو خواهم گفت…!
می خواهم بگویم دوستت دارم، عاشقت هستم.
درهمان لحظه اول که تو را دیدم احساسی در دلم داشتم!

احساس می کردم چشمانت به من می گویند بیا باهم باشیم ، از هم بگوییم ، بادل باشیم.
چشمانت به من می گویند بیا و با عشق همسفر باش!

ای هستی ام ، ای یاورم ، ای دلدار زندگی ام زودتر بیا و در قلبم خانه کن. بیا و قلبم را آرام کن. بیا تا دلم خون نشده ، تا گل خونمون همش پرپر نشده! بیا سر قرارمان ، قرار هر روز و هر شبمان.
نامه ام را برایت بر روی بهترین کاغذ زندگی می نویسم با جنس اعلا.
اما نامت را بر روی دیواره سرخ قلبم تا ابد نگه خواهم داشت.


سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,

|
 

هیس!!!

 

هیــس دلکم !

كــــمی آرامــــتـــر تنـــــها شــــو

بی صـــــدا تــــر بـــشــــكــــن

آهــــســــتـــ ـه تـــر سراغـــــش را بگـــــیـــــر

مـــمــــكــن است بــــیـــدار شــــود

وجــــــــدان نــــــداشتــــ ــه اش

سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,

|
 

بی خیال

بی خیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بی خیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه

مث تنهایی می مونه با تو همسفر شدن
توی شهر عاشقی بیخودی در به در شدن
حال و روزمو ببین تا که نگی تنها رفت
اهل عشق و عاشقی نبود و بی پروا رفت
 

سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,

|
 

مرگ عشق

هرگز از یادم نرفت رویای تو

گم نشد در قلب من سودای تو

 سر به دیوار کسی تکیه نکرد

چشم به جز در سجده ات گریه نکرد

تیر عشقت جز به قلب من نخورد

سحر چشمانت به جز روحم نبرد

 یک نفس بی تو دلم طاقت نداشت

جز گل عشقت به قلب من نکاشت

 در دلم جز اسم تو چیزی نبود

گر تو تنهایم گذاری پس چه سود

 واژه های شعر خاک پای توست

مرگ شعرم دیدن غم های توست

 سال ها مرغ دلم شد بیقرار

مجرم عشقم سرم بر روی دار

تا افق تا بیکران ها با توام

تا غروب عمر دنیا با توام

تا ابد جاریست نامت بر لبم

نور ماهی و منم همچون شبم

  در نگاهم جز تمنای تو نیست

مومن عشقم خدایم جز تو کیست

  آمدم سویت،طوافت می کنم

همچو (عین)و(شین)و(قاف‍)ت میکنم

رو به تو زانو زدم در سجده ام

قبله عشقی و من هم بنده ام

  من چه ناقابل به درگاه توام

 مومن گه گاه و بیگاه توام


دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:,

|
 

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 22 صفحه بعد



به وبلاگ من خوش آمدید

 

شعر عاشقانه
داستان عاشقانه
جملات عاشقانه
پیامک عاشقانه
نامه عاشقانه
رمان
مناسبت ها

 

مقداد

 

ارديبهشت 1392
فروردين 1392
آبان 1391
مهر 1391

 

دلم خیلی تنگ شده
نمیدانم
همدرد
مقدس
دیوار
فراموش کردن
بعد از تو
یواشکی
رفتم
خودمم و خودت
و تو...
یکی هست
میخواهی چیکار؟
رفتن
فراموشی
وقتی کسی نیست
فهمیدن یک زن سخت نیست...
فرهاد رویاهای شبانه...
محرم
خسته ام

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ♥♥ عاشقانه ♥♥ و آدرس silent-love.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





˙·٠•●♥من و تنهایی ♥●•٠·˙
tech.show
♥ ♥ ♥ しѺ√乇 -حب-عشق ♥ ♥ ♥
خط خطی های ذهن یک پرنسس
Online Stars Music
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

 

حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 210
بازدید کل : 64612
تعداد مطالب : 216
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->